نادرست - February 7, 2021

اظهارات حکومت مبنی بر موجودیت اجماع منطقه ای در مورد صلح در افغانستان، نادرست است

کابل (پژواک، ۱۹ دلو ۹۹): با توجه به اظهارات ضد و نقیض برخی مقامات و تحلیل های آگاهان امور، ادعای حکومت افغانستان در مورد موجودیت اجماع منطقوی برای صلح در کشور، نادرست می باشد.

محمد اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان و محمد حنیف اتمر وزیر امور خارجه، در حالی ادعا می کنند که اجماع منطقه ای برای صلح در این کشور موجود است، که طالبان اخیراً به مسکو، تهران، اسلام آباد و ترکمنستان سفر کرده اند و در شهر دوحۀ کشور قطر، در آغاز گفتگوهای بین الافغانی به تاریخ ۲۲ سنبله، هیچ بیشرفتی صورت نگرفته است.

تحلیلگران امور سیاسی میگویند که اجماع منطقوی در روشنایی روابط دیپلوماتیک بخاطر تقویت روابط اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی کشورهای زمان ایجاد می شود که کشورهای بیشتر تاثیرگذار منطقوی در خصوص یک موضوع موقف واحد داشته باشد.

ادعا: بخاطر صلح در افغانستان اجماع منطقوی ایجاد گردیده است

محمد اشرف غنی رئیس جمهور کشور به تاریخ ۱۶ ماه سرطان سال جاری گفته بود، در افغانستان بخاطر خاتمه جنگ اجماع بین المللی و منطقوی وجود دارد و حمایت قوی کشورهای منطقه و جهان با افغانستان کمک خواهد کرد که به هدف صلح برسد.

همچنان محمد حنیف اتمر وزیر امور خارجۀ افغانستان در تاریخ ۱۱ ماه ثور سال جاری گفته بود که اجماع منقطوی بخاطر صلح افغانستان قوی شده است.

ناجیه انوری سخنگوی وزارت دولت در امور صلح نیز میگوید که اجماع منطقوی پیرامون صلح افغانستان موجود است، اما این اجماع برای تقویت ضرورت دارد.

دوا خان مینه پال معاون سخنگوی رئیس جمهور به تاریخ ۱۰ ماه دلو امسال به آژانس خبری پژواک گفت که بخاطر صلح افغانستان به سطح ملی، منطقوی و بین المللی اجماع وجود دارد.

وی میگوید: “داعیۀ که از مردم و نظام افغانستان است، در عقب آن تمام منطقه ایستاد است؛ مثلاً آنها دوباره آمدن امارت طالبان را قبول ندارند، همه خواهان جمهوریت اند و از آن حمایت میکنند و بخاطر صلح افغانستان نظر واحد دارند.”

حقیقت یابی:

اظهارات اخیر برخی مقامات دولتی در خصوص سفرهای طالبان به کشورهای منطقه تشکیل اجماع منطقوی برای صلح را زیر سوال می آورد.

اخیراً یک هیئت طالبان تحت رهبری ملا عبدالغنی برادر رئیس دفتر سیاسی طالبان در قطر به ایران سفر کرد و یک هیئت دیگر طالبان تحت رهبری شیرمحمد عباس ستانگزی معاون معاون دفتر سیاسی طالبان در قطر وارد روسیه شد او امروز ۱۸ دلو یک هئیت طالبان به رهبری ملا عبدالغنی برادر رئیس دفتر سیاسی طالبان در قطر به کشور ترکنستان سفر کرد این سفرها پس از آن صورت میگیرد که حکومت جدید امریکا گفته است، توافق صلح میان امریکا و طالبان را بررسی می نماید.

ستانکزی به تاریخ ۱۰ ماه دلو به خبرنگاران گفته است که اگر رئیس جمهور غنی قدرت را ترک نماید، آنها آماده هستند که بخاطر یک حکومت جدید اسلامی صلح نمایند.

دوا خان مینه پال بدون اخذ نام کدام کشور میگوید: “خواست عباس ستانکزی (خواست دشمنان افغانستان) است، آنها میخواهند نظامی کنونی از بین برده شود و کشور دوباره به ۳۰ سال عقب برگردد.”

شاه حسین مرتضوی مشاور رئیس جمهور نیز در این خصوص از خود واکنش نشان داده و در صفحه فیسبوک خود نگاشته است، طالبان با سفرهای به ایران و مسکور مانور سیاسی را انجام میدهند؛ اما پیام اصلی را به امریکا میدهند.

وی افزوده است: “ایران و روسیه نیز میخواهند با این سفرها به امریکا نشان دهد که ما با طالبان دوست هستیم و از این گروه به شکل وسیله استفاده میکنند.”

به گفته مرتضوی، قدرت و زمان کاری رئیس جمهور غنی بر اساس قانون اساسی مشخص شده است و عباس ستانکزی از کدام آدرس استخباراتی خارجی سخن می زند؟

اما رضوان مراد رئیس دفتر مطبوعاتی معاون اول رئیس جمهور< سه روز قبل در خصوص سفرهای طالبان و سخنان عباس ستانکزی نگاشته است: “اصلاً گپ تعجب آور نیست که موقف و خواست ریاست پنجابی، طالب، ایران، روسیه و حلقات داخلی که خوردن عقده های شخصی به حالت صم بکم عمیا رسیده مشابه باشد.”

وی افزوده است: “این دشمنی با رئیس جمهور غنی و دولت نیست، این دشمنی با افغانستان کنونی می باشد، دشمنی با آیندۀ افغانستان است. هر افغان در هر لحظه بر حکومت انتقاد نماید، حق شان است؛ اما این خیانت خواهد بود که شعار و موقف دشمن، پروژها های دشمن و مهره های دشمن بدرقه، عمداً و سهواً تقویه شود.”

برخی گزارشات موجود است که گویا توافقنامه میان امریکا و طالبان کشور هند را نگران کرده است، در نشست افتتاحیۀ مذاکرات بین الافغانی در قطر ایران حضور نداشت؛ اخیراً امریکا و طالبان نسبت به هر زمان دیگر با همدیگر نزدیک شدند و این نزدیکی پاکستان را وارخطا کرده است، و همچنان توافق میان امریکا و طالبان کشور هند را که با پاکستان دشمنی سابقه دارد< نیز نگران کرده است و این توافق را یکطرفه خوانده است.

قابل یادآوریست که در نشست افتتاحیۀ مذاکرات بین الافغانی صلح در قطر به شمول امریکا، روسیه و چین نمایندگان حدود ۳۰ کشور به شکل حضور و غیر آنلاین اشتراک ورزید.

محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران بتاریخ دوم ماه جدی سال روان در مصاحبه با طلوع نیوز در رابطه به این که چرا ایران در مراسم افتتاحیه مذاکرات صلح بین الافغانی شرکت نکرد؟  گفت: “قبل از این نشست، ما بیانیه ای حمایت از صلح در افغانستان دادیم و با داکتر عبدالله عبدالله رئیس شورای عالی مصالحه ملی نیز گفتگو کرده بودیم. این جلسۀ افتتاحیه به یک تجمع انتخاباتی با حضور [مایک پومپیو وزیر امور خارجه اسبق امریکا] تبدیل شد، که ما در آن شرکت نکردیم. از نظر ما ترمپ افغانستان را فدای اهداف انتخاباتی خود کرد و در آینده خواهیم دید که به افغانستان چقدر آسیب خواهد رساند.”

آگاهان روابط بین الملل در باره اجماع منطقوی برای صلح در افغانستان، در رابطه به نقش کشورهای فوق و برخی دیگر از کشورها سخن می زند و در مجموع به این باور است که اختلافات بین کشورها در سطح منطقه، ساختن اجماع منطقه ای برای صلح در افغانستان را خدشه دار ساخته است.

عباس فراسو تحلیلگر روابط بین الملل می گوید، به نظر می رسد اجماع منطقه ای برای آمدن صلح در افغانستان به دلایل مختلف وجود نداشته و نبود اجماع منطقه ای، نه تنها منجر به دوام جنگ و افزایش خشونت‌ها در کشور شده، بلکه رسیدن به یک توافق سیاسی و صلح با طالبان را پیچیده‌تر ساخته است.

فراسو می افزاید: «به عنوان مثال می توان از اختلافات پاکستان و هند، رقابت‌‎های سیاسی و اقتصادی میان هند و چین در جنوب آسیا، اختلافات ایران و عربستان و نیز رقابت میان عربستان و ترکیه  یاد کرد. افزون بر آن، تنش‌های روسیه و امریکا، رقابت‌های شدید میان چین و امریکا و اختلافات ایران و امریکا روی مسایل هسته‌ای و تشدید تحریم‌ها بر ایران، از عوامل تأثیرگذار دیگر بر دوام جنگ و نبود یک اجماع منطقه ای و بین المللی برای صلح افغانستان به شمار می‌رود.»

در یک مقاله منتشر شده مشترک جاوید لودین و جانان موسی در ویبسایت انتلانتیک آمده است: «تا هنوز با وجودیکه اکثریت کشورهای منطقه از گفتگو های صلح افغانستان حمایت کرده، ولی باز هم در این روند هماهنگی منطقوی موجود نبوده، این هماهنگی در منطقه ارتباط کشور ها را پارچه پارچه کرده و این مشکلات در کشورهای منطقه به دلیل نبود هماهنگی منطقوی بیشتر شده است، نظریات گوناگون در مورد خروج نیروهای خارجی، رقابت ها و دشمنی منطقوی دلایلی اند که در سطحه منطقه جلو تفاهم و همکاری را می گیرد.»

در این مقاله افزوده شده است که تنش های به میان آمده از سیاست های منطقوی و جهانی، موضوعاتی است که می تواند بر وضعیت افغانستان تاثیر داشته باشد.

منبع نگاشته است: «تنش های پاکستان و هندوستان یکی از نمونه های بهتر قدیمی است و همچنان تشنج میان امریکا و کشور های منطقه مانند، ایران، چین و روسیه تنش های دیگری است که ما امروز تجربه می کنیم.»

در این مقاله آمده است که کشور های منطقه به دلیل بر نبود اجماع منطقوی نگران اند که ممکن بعد از یک توافق حل سیاسی در افغانستان کشور های منطقه با بی ثباتی و تروریزم جهانی، جرایم سازمان یافته، مشکلات اقتصادی و چالش های دیگر روبرو خواهد بود.

در این مقاله آمده است که در پروسه صلح افغانستان حمایت امریکا و اتحادیه اروپایی موجود خواهد بود، مگر برای صلح دایمی در افغانستان تنها واکنش کشور های منطقه ای تضمین شده می تواند.

او در مورد این که ایران و هند در افغانستان چه می‌خواهند؟ می گوید، با توجه به اهداف سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان می توان گفت که ایران نه تنها در پی تأثیرگذاری بر شکل‌دهی سیاست و حکومت در این کشور بوده، بلکه می‌خواهد حضور و نقش رقیب جهانی اش (امریکا) را نیز در منطقه محدود کند.

وی افزود، هند، با استفاده از قدرت نرم و حمایت از روند انکشاف و توسعه افغانستان، به دنبال جلوگیری بیشتر از نفوذ پاکستان در سیاستگذاری کشور است. به عبارتی، هند از به وجود آمدن حکومتی در افغانستان هراس دارد.

او سفرهای نماینده گان طالبان به ایران و روسیه را نیز با عدم موجودیت اجماع منطقوی ربط می دهد و می افزاید: «پس از روی کار آمدن جوبایدن در کاخ سفید و اعلان بازنگری توافقنامه‌ی صلح امریکا با طالبان در دوحه از سوی ایالات متحده، طالبان را نگران کرد. بنابر این، سفر ملا برادر و عباس ستانکزی به ایران و روسیه، در واقع یک مانور سیاسی در برابر امریکا بود. طالبان با این سفرها به گونه‌ای به امریکایی‌ها و مخصوصا دولت باید این پیام را می‌رساند که در صورت زیر پا گذاشتن توافقنامه دوحه، توانایی جلب حمایت دو قدرت رقیب منطقه‌ای امریکا را برای ادامه جنگ در افغانستان با خود دارند.»

با در نظرداشت این تحلیل ها، در صورتی که کشورهای منطقه؛ چون ایران و سعودی، پاکستان و هند، ترکیه و سعودی و … اختلاف ذات البینی شان را با مسایل افغانستان به خصوص صلح در کشور گره نزنند و از تامین صلح در افغانستان حمایت کنند؛ این حمایت می تواند اثر مثبت بر تامین صلح در کشور داشته باشد.

نقش کشورهای آسیای میانه؛ در صلح افغانستان

به گفته فراسو، هر چند که کشورهای آسیای میانه به عنوان بازیگران بسیار فعال در عرصه‌های جنگ و صلح افغانستان به شمار می‌روند، اما تا حالا این کشورها نقش سازنده ‌تر از سایر کشورهای منطقه در عرصه‌ ی صلح بازی کرده‌‌اند.

او می افزاید:«ایفای این نقش توسط این کشورها، بیشتر به منافع اقتصادی و فرهنگی بر می‌گردد که آنان در افغانستان دنبال می‌کنند. همچنان، این کشورها، بیشتر با عناصری در افغانستان در تماس هستند که نه تنها با طالبان خاستگاه فکری مشترکی ندارند، بلکه در گذشته در برابر آنها جنگیده‌اند. به نظر این دسته از کشورهای منطقه، برقراری صلح و ثبات دایمی در افغانستان، می‌تواند زمینه‌ساز گسترش داد و ستدهای تجاری و اقتصادی در منطقه شود.»

ودیر صافی آگاه امور سیاسی نیز نظر مشابه دارد و می گوید که در حقیقت برای صلح در افغانستان، اجماع منطقه ای و کشورهای منطقه در روند صلح، منافع خود را در نظر می گیرند.

وی می گوید: “دلیل عدم موجودیت اجماع، می تواند دشمنی هایی برخی کشورهای منطقه ای باشد، مانند مخالفت امریکا و ایران  که با یک دیگر دارد، بدون ایران، کشور دیگر مخالفت خود را ظاهراً نشان نمی دهد، اما در عین حال رقابت های منطقه ای را با معیارهای منافع ملی بین یک دیگر را می سنجند، که هند و پاکستان نمونه های خوبی می باشند.”

نجیب آزاد آگاه دیگر امور سیاسی نیز اظهارات مشابه دارد و می گوید که اجماع سیاسی در رابطه به صلح در افغانستان موجود نیست و حکومت سفرهای رسمی مقامات خود را به کشورهای منطقه و اطمینان تشریفاتی این کشورها را اجماع منطقه ای می داند.

وی با اشاره به سفرهای طالبان به کشور های منطقه گفت: “طالبان همچنین به خودشان حق می دهند تا برای منافع خود و برای ساختار سیاسی آینده افغانستان و اجماع منطقه ای لابی کنند. اکنون اگر دولت افغانستان اجماع را به میان آورده باشد- که حکومت ادعای کاذب می کند – پس همین کشورها که با حکومت ملاقات کرده اند، در همچو فضای گرم، با طالبان ملاقات نمی کردند.”

داکتر محمد نعیم وردک سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر، پاسخ روشنی در مورد اجماع منطقه ای در مورد صلح نداده است و می گوید: “من فکر می کنم هر کس به این می داند که حالات و وضعیت چگونه است، خودما به صلح متعهد هستیم، استقلال کشور و رفاه مردم خود در زیر چتر یک نظام اسلامی هدف ما است، در این رابطه از تمامی مردم خواهشمند هستیم که برای بدست آوردن این اهداف مردم افغانستان، هماهنگی و همکاری موجود باشد.”

نتیجه گیری: حکومت افغانستان می گوید که برای صلح در کشور اجماع منطقه ای ساخته شده است، اما اظهارات برخی منابع دولتی این موضوع را زیر سوال می برد و آگاهان امور به اختلافات و تضاد منافع بین کشورهای منطقه اشاره می کنند و می گویند که تاکنون، اجماع منطقه ای برای صلح در افغانستان ساخته نشده است.

تصمیم: ادعای دولت مبنی بر موجودیت اجماع منطقه ای برای صلح در افغانستان، نادرست است.

این در حالیست که پژواک بتاریخ پنجم ماه روان دلو، گزارشی را به نشر سپرد که در رابطه به پروسه صلح روان در افغانستان، در اظهارات موجودیت اجماع ملی هم مبالغه صورت می گیرد؛ زیرا که برخی از احزاب مطرح با این روند صلح متحد نیستند و از آن انتقاد می کنند.

احمد صهیب حسرت

Hits: 3681

Check Also

سخنان مایکل مک‌کال در مورد ایجاد مؤسسات جعلی در افغانستان ادعای اثبات ناشده‌است

کابل (پژواک ۲۴ جدی ۱۴۰۲): رئیس کمیتهٔ روابط خارجی مجلس نماینده‌گان کانگرس امریکا گفته که ا…